ماهنامه سیاحت غرب
پیاپی 159 (پاییز 1397)

سالهاست که نام روزنامههایی چون نیویورک‌تایمز، وال‌استریت‌ ژورنال، واشینگتن‌پست و . . . در پوشش خبری رویدادهای سراسر جهان به گوش میرسد. آنچه تاکنون درباره چنین رسانههایی بیشتر مدنظر قرار گرفته است نقش آنها در پوشش خبری رویدادها، شکل‌دهی به جریان رسانهای و پررنگکردن برخی افراد و اخبار و مصادیقی از این دست است. نکتهای که مقاله حاضر به آن میپردازد کارکنان این قبیل رسانهها و نحوه استخدام یا طبقه اجتماعی آنهاست؛ موضوعی که معمولا از نظر دور میماند.

دست غرب برای همه جهان، رو شده است و خود او هم از برملاشدن برنامه‌هایش در زمینه سلطه بر جهان ابایی ندارد. با وجود این، زمان با تغییر همراه بوده و مردم رو به بیداری هستند. آنها سرسختانه و با زبان رسانه‌ای خود تا پای جان ایستاده‌اند تا بر نظام برده‌داری و ظلم و جور غرب غلبه کنند. با وجود این قدرت، چشم‌انداز موفقیت مردم بیدار را می توان مشاهده کرد.

بیان حقیقت مهم‌ترین رسالت رسانه‌های خبری است، اما غالب رسانه‌های پرآوازه غربی، اهمیتی برای حقیقت‌گویی قایل نیستند و بیشتر می‌کوشند حقیقت‌سازی کنند. هزینه این روند حتی اگر به قیمت جان هزاران تن در کشورهای غیرغربی یا حتی ازهم‌پاشیدن زندگی انسان‌های عادی در کشورهای غربی هم باشد، مهم نیست و باید پرداخت شود. این رسانه‌ها در خدمت اهداف استعماری هستند و پیش از اقدامات استعمارگرانه و تجاوزکارانه کشورهای غربی، به زمینه‌سازی خبری و جعل آمار و ارقام و القای احتمالات در قالب واقعیت می‌پردازند و پس از پایان تجاوز، با عباراتی دوپهلو، خود و دولت‌های متجاوز را تبریه می‌کنند.

اسنادی که به‌تازگی طبقه‌بندی شده‌اند، نشان می‌دهند یکی از عوامل ارشد سیا و قایم‌مقام مدیریت اطلاعات، همکاری نزدیکی با صاحبان و روزنامه‌نگاران بسیاری از بزرگ‌ترین خروجی‌های رسانه‌ای داشته‌اند.

انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا در سال 2016 از انتخابات مفتضح در این کشور بود؛ چراکه نامزدهای انتخاباتی از افشای هیچ رسوایی و شایعه‌ای درباره یکدیگر فروگذار نبودند. آنچه در این میان به وسعت این افشاگری‌ها دامن می‌زد، رسانه‌های گروهی و شبکه‌های اجتماعی بود که سعی داشتند با هرچه کریهنشان‌دادن وجهه رقیب، نامزد خود را یک قدم به پیروزی نزدیک‌تر کنند. این مقاله به جزییات بیشتری در اینباره می‌پردازد و دست رسانه‌ها و اهداف پیدا و پنهان آنها را افشا می‌کند.

پاکسازی رسانههای جایگزین بهطور بارزی در تلاشی هماهنگ در دستور کار قرارگرفت تا افراد ناراضی از اخبار نهادی، ساکت شوند. این اقدام گام دیگری است در راستای انحصار اطلاعات ازسوی افرادی که از آزادی متنفرند. بدینترتیب، این افراد به‌زودی و بی‌چونوچرا به ذهن بیش از دو میلیارد نفر از مردم جهان دسترسی خواهند داشت. این مهم، باید تمام افراد خواستار آزادی را به وحشت اندازد؛ به‌گونه‌ای که وضعیت موجود را به چالش کشند و طیف گستردهای از اطلاعات را جست‌وجو کنند.

در این مقاله، نویسنده با ذکر مثال‌هایی از بازخورد خبری وقایع ایران در رسانه‌های جریان اصلی، به تلاش‌های دولت امریکا و اسراییل برای سرنگونی نظام ایران اشاره می‌کند و عملکرد رسانه‌ها را خلاف رسالت ژورنالیستی و اصل بی‌طرفی در انعکاس اخبار می‌داند و آنها را به جانب‌داری از خواسته‌ها و تمایلات اربابان امریکایی و اسراییلی‌شان متهم می‌کند.

رسانههای اجتماعی، به منزله بخش مهمی از زندگی بیشتر افراد، چه نقشی دارند؟ آیا صرفا ابزاری برای ارتباطات اجتماعیاند یا کاربران آن ناخواسته هدف افراد و سازمانها برای رسیدن به اهدافشان قرار میگیرند؟ کاربرد وسیع این رسانهها در امور مختلفی همچون انتخاباتهای سراسر جهان نشانگر نقش پررنگ آنها در تغییر رفتار و افکار عمومی به سود گروههای سیاسی خاص است. مقاله پیش رو بهخوبی به این موضوع میپردازد و اطلاعات مفیدی در اختیار ما قرار میدهد.

فیلم و صنعت فیلم‌سازی از بدو ظهور خود، ابزاری موثر برای تعمیق تبعیض نژادی سفیدپوستان علیه رنگین‌پوستان در داخل ایالات متحده بوده است، به‌‌گونه‌ای که هم بر کشتارها و ظلم‌های دیرین سفیدپوستان در این سرزمین سرپوش گذاشته و هم قالبی جدید به آن داده است، به‌طوریکه حتی نقش‌های مربوط به رنگین‌پوستان را نیز خود سفیدپوستان اجرا می‌کنند. در عرصه خارجی نیز فیلم، عامل گسترش سلطهگری و توجیه حضور نظامی استعماری امریکا است، ازاین‌رو، تشکیلات نظامی این کشور، با مداخله سوگیرانه در عرصه هنر، فقط از فیلم‌هایی حمایت می‌کند که نقشی مهم در این راستا داشته باشند.

امروزه غربی‌ها خواستار رشد فیلم‌ها و کتاب‌های خوباحساس‌شونده در جوامع فقیرنشین هستند تا با نشان‌دادن کشورهایشان به‌عنوان سرزمین رویاها و ناامیدکردن ساکنان کشورهای فقیرنشین و جهان سوم از جوامع مادریشان، نیروهای بااستعداد و جوان را جذب و از تغییرات بنیادین در کشورهای عقب‌‌افتاده جلوگیری کنند.